سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حالشو ندارم!!!!!!!!!!!!!!!!

کسالت و تنگدلی

ایاک والکسل و الضجر فانهما مفتاح کل شر من کسل لم یود حقا و من ضجر لم یصبر علی حق.

از کسالت و تنگدلی دوری کن که این دو کلید هر بدی باشند. هر که کسالت ورزد حقی را نپردازد، و هر که تنگدل شود بر حق شکیبا نبود.

یکی از مسائلی که ما در زندگی روزمره با آن روبه رو هستیم و در مکالکات کاربرد زیادی دارد بحث نداشتن حال و حوصله برای انجام کاری است.

نداشتن حال و حوصله علل مختلفی می تواند داشته باشدمن جمله:

 1-  خواب ناکافی 2- قطع تنفس در خواب     3- غدای ناکافی   4- کم خونی     5- افسردگی 6- کم کاری تیروئید    7- خوردن کافئین زیاد  8- عفونت پنهان مجرای ادرار   9- دیابت      10 - بیماری های قلبی                    11- حساسیت های غذایی      12- سندرم خستگی مزمن  

البته اینها دلائلی است برای خستگی مفرط که جامع نبوده و چون محل بحث ما نیست و برای تشخیص و درمان آن باید به پزشک مراجعه گردد؛ ولی محل بحث ما جائی است که انسان می تواند کاری را انجام ندهد ولی آن را به تاخیر بیاندازد یا ترک کند و این محل بحث ما نباید با بحث خستگی مفرط که نشانه نوعی بیماری است اشتباه گرفته شود.

آنچه حدیث شریف بیان می فرماید این است که هر کس کسالت ورزد حقی را نمی پردازد یعنی ایها الناس اگر می خواهید حقی برگردنتان نباشد یکی از کارهائی که باید انجام بدهید کسالت نورزیدن است.

خلاصه این که کسالت نورزیدن لازمه و مقدمه ای است برای نبودن حقی برگردن ما.

 


+ نوشته شـــده در سه شنبه 93 اسفند 26ساعــت ساعت 9:56 صبح تــوسط سعید جندالمهدی | نظر بدهید

جالب توجه اینکه قرآن، نه تنها جنگیدن با مخالفان اعتقادی را نهی می کند، بلکه نیکی کردن و دادگری نسبت به آنان را سفارش می کند وتنها در صورتی کارزار را جایزمی شمارد که آنها از سر دشمنی با مسلمانان برخیزند و مردم را از خانه ها یشان بیرون کنند، یا بامسلمانان به خاطر دینشان بجنگند یا با دشمنان دیگر همدستی و همپیمانی کنند.لذا بحث در آیه جنگ اعتقادی و مذهبی نیست، بلکه جنگ دفاعی و انسانی است.حال اگر درباره غیر مسلمانان سفارش می شودکه نه تنها با دادگری برخورد کنند، بلکه نیکی کنند، این اصل درباره مسلمانان به طریق اولی مطرح است و اگر لازم است درجامعه مسلمانان الفت و دوستی باشد، باید اصل بر نیکی کردن باشد.زشتی وبدی را با خوبی پاسخ دهد :
وَ یَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ (رعد/22) و در برخورد با دیگران به بهترین وجه پاسخ دهید: وَ إِذا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها.(نساء/86 ) و چون به شما درود گفته شد، شما به صورتی بهتر از آن درود بگویید، یا همان را برگردانید.و در برخورد با مخالف، نباید دشمنی و اختلاف باعث دوری از حق وعدالت شود:
وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنآنُ قَوْمٍ عَلى‏ أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى (مائده /8).
و البته نباید دشمنی گروهی شما را بر آن دارد که از جاده عدالت خارج شده و عدالت کنید که آن به تقوا نزدیک تر است.
و آیات دیگری که همگی دعوت به مکارم اخلاق و ارزش های والای انسانی می کند واگر جامعه مسلمین آن را رعایت کنند، بهترین تأثیر را برای ایجاد وحدت خواهد گذاشت.
در این باره از اهل بیت پیامبر روایات بسیار رسیده که از حق مسلمان سخن گفته شده و عنوان آن کلی است.(در این باره ر. ک:حر عاملی، وسائل الشیعه، ج12،باب124، از احکام العشره، ص215).این روایات گاه با تعبیر حق مسلمین یا حق مسلم آمده و این به جز عناوین خاص ایمانی است که گاه با تعبیر شیعه و امور دیگر رسیده،یا آمده است که مسلمان فکر نمی کند، خدعه نمی کند: من کان مسلماً فلا یمکر ولا یخدع... لیس منا من غش مسلماً ولیس منا من خان مسلماً (همان، ،ص241) مسلمان مکر نمی کند، کسی را نمی فریبد.کسی از ما نیست که غش با مسلمین داشته باشد.نیست از ما کسی که به مسلمانی خیانت کند.
معاویه بن وهب می گوید: به امام صادق عرض کردم، چگونه شایسته است برای مردمی که با ما زندگی می کنند و از عقیده ما نیستند:(ممن لیسوا علی امرنا )رفتار کنیم، فرمودند:
تنظرون الی ائمتکم الذین تقتدون بهم فتصنعون. فو الله انهم لیعودون مرضاهم و یشهدون جنائزهم و یقیمون الشهاده لهم و علیهم و یؤدون الامانه الیهم .(کلینی، اصول کافی، ج2، ص636).
نگاه کنید به امامان خود و به آنان اقتدا کنید.هرگونه که آنها رفتار می کند شما نیز رفتار کنید.به خدا سوگند، آنها بیمارانشان را عیادت می کنند و بر سر جنازه هایشان حاضر می گردند ودر (جایی که لازم است)شهادت به سود و زیان می دهند وامانت های آنان را به خودشان بر می گردانند.
در روایتی دیگر عبد الله بن سنان می گوید: شنیدم که امام صادق ازاینکه خداوند در کتاب الهی فرموده است:
وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً (بقره/83) می فرماید: عودوا مرضاهم و اشهدوا جنائزهم و اشهدوا لهم و علیهم و صلوا معهم فی مساجدهم (حر عاملی، وسائل الشیعه، ج8، ص301). بیماران آنان را عیادت و در تشییع جنازه های ایشان شرکت کنید و برای ایشان (و جایی که در خواست شهادت دارند)بر علیه ایشان به حق شهادت دهید و با ایشان در مساجدشان نمازگذارید.
و روایت دیگری که همین معنا را با عبارت دیگری یادآورمی شود و می گوید: سزوار است که همزیستی داشته باشید.( کلینی،ج2، ص635). و روایت دیگری که کلینی درکتاب العشره از اهل بیت ذکر کرده و به صراحت از رعایت اخلاق و ادب اسلامی برای همه مسلمانان، آنانی که حتی مخالف شما هستند، تأکید می کند و می فرماید: و احبوا للناس ما تحبون لانفسکم. وبرای مردم، آن را دوست بدارید که برای خود دوست می دارید.(همان، ص 635-636). و خطاب حضرت نسبت به کسانی است که از مجموعه مذهب شیعه نیستند، اما باید معاشرت خوبی داشت و حقوق آنان را پرداخت ودر دین ورع داشت و صدق حدیث و ادای امانت بر حسن خلق که باعث خوشحالی اهل بیت می گردد، انجام داد(همان، ص 636).
از نکات قابل توجه درتعالیم اهل بیت علیهم السلام، که مرحوم حر عاملی بابی را به موضوع آن اختصاص می دهد، استحباب حضور در نماز جمعه آنها و حتی حضور در صف اول نماز آنان است،تا جایی که از امام صادق نقل شده است:
من صلی معهم فی الصف الاول کان کمن صلی خلف رسول الله(ص) فی الصف الاول.(وسائل الشیعه، ج8، باب 5 از ابواب صلات الجماعه، ص 299، ح 1).
کسی که با آنان در صف اول نماز بخواند، گویی در پشت سر رسول خدا در صف اول نماز خوانده و چنین پاداش و ارزشی برای رعایت وحدت اسلامی و همراهی و مدارا با جمعیت مسلمین وجدا نشدن از سواد اعظم، یعنی توده های از عظیم اکثریت مسلمان،( اصطلاحی است که امیرمؤمنان بارها آن « را تکرار کرده و تأکید می کند،نهج البلاغه، خ66، 127)درنظر گرفته شده ،که راه خود جدا نکنید و در جمع باشید و برای خود در چنین محیط هایی نماز جماعتی مستقل راه نیاندازید، فان ید الله مع الجماعه. چون دست خدا با جماعت است.
بنابراین بدرفتاری و یا بی توجهی به معاشرت با مخالفان مذهبی موجب بدبینی و جدایی و عامل اختلاف و جدایی می گردد و شاید به لحاظ تأثیر از حساس ترین عوامل باشد، که رعایت نکات اخلاقی موجب تقویت وحدت و عدم رعایت آن موجب اختلاف و جدایی می گردد.
7- تعامل علمی میان فرهیختگان مسلمان
یکی از راههای تقریب، سنت حسنه گفتگو است.بخشی از اختلاف ها در اثر فاصله و نفهمیدن حرف یکدیگر است.گفت وگو رویدادی درساحت شناخت دیدگاهها و نقطه نظرات یکدیگر است.پیش فرض گفتگوآن است که طرفین گفتگو می پذیرند.مطالبی از یکدیگر هست که نمی دانند و شاید خطا کنند و با گفتگو نقطه نظرات را به یکدیگر نزدیک سازند.
اگر بنا باشد که هر گروه با قصد هدایت دیگری به گفتگو بپردازد، فضای مناسب برای تعامل و گفتگو فراهم نشده است.قرآن کریم خود کتاب گفتگوهاست، گفتگوهایی که میان خدا و پیامبر انجام گرفته، یا پیامبران با امت خود و یا مخالفان و معاندان سخنانی ردو بدل شده است. قرآن هر چند در جایی به روحیه انسان اشاره می کند: وَ کانَ الْإِنْسانُ أَکْثَرَ شَیْ‏ءٍ جَدَلاً (کهف/54) و انسان بیش از هر چیز سَر جدال دارد.قرآن صفت جدل را از صفات طبیعی انسان می داند که همین باعث رشد و شکوفایی او می گردد، اما برای استفاده مثبت از این روحیه معیارهایی ذکر می کند و به پیامبر دستور می دهد در دعوت به خدا از روش مجادله احسن استفاده کن:
ادْعُ إِلى‏ سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ (نحل/125).
با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به شیوه ای که نیکوتر است مجادله نمای و در جایی که غرض از گفتگو غلبه و چیزی مانند آن باشدوکشف حقیقت نباشد، مذمت می شود:
وَ لا تُجادِلْ عَنِ الَّذِینَ یَخْتانُونَ أَنْفُسَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ مَنْ کانَ خَوَّاناً أَثِیماً (نساء/107).و جدل برای جدل کردن نیز رفتاری شیطانی معرفی می گردد: وَ إِنَّ الشَّیاطِینَ لَیُوحُونَ إِلى‏ أَوْلِیائِهِمْ لِیُجادِلُوکُمْ (انعام/121). در حقیقت شیطانها به دوستان خود وسوسه می کنند تا با شما ستیزه کنند.چنانکه جدل کردن در آیات خدا بدون استدلال و دلیل مذموم شده است: إِنَّ الَّذِینَ یُجادِلُونَ فِی آیاتِ اللَّهِ بِغَیْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ إِنْ فِی صُدُورِهِمْ إِلاَّ کِبْرٌ ما هُمْ بِبالِغِیهِ (غافر /56).
آنان که درباره نشانه های خدا بی آنکه حجتی برایشان آمده باشد به مجادله بر می خیزند، در دلهایشان جز بزرگنمایی نیست و آنان به آن بزرگی که آرزویش را دارند نخواهند رسید.
با این معیارها می توان زمینه وحدت بخشی را فراهم ساخت.گفت گوی بین مذاهب از دو بخش تشکیل می گردد، یکی فضای بدبینی را فروکاهش می دهد و روشن می سازد که بسیاری از بدفهمی ها در اثر دوری و جدایی بوده و یکی سخنانی که از دور و از منابع نچندان معتبر شنیده شده و یا همراه با تفسیرهایی بوده که یا کامل نبوده و یا مورد پذیرش همه نیست ،ویا می تواند با تفسیرهای دیگر قابل جمع باشد و فضای جدایی را به نزدیکی و مهر و محبت بدل سازد.
تجربه منادیان وحدت در این یک قرن اخیر نشان داده است که چگونه تعامل علمی میان دانشمندان مسلمان رفع کدورت ها و بدفهمی ها شده است. البته عموماً آنان ادب گفتگو را رعایت کرده و در سخن خود از اخلاق نیکو و نرمخویی و جدال احسن استفاده کرده و همین نکات با عث تقریب شده است.

نتیجه گیری و پیشنهاد
اکنون که روشن گردید ، وحدت بخشی بدون توجه به راه حل ها و روش هایی که در قرآن و سنت نبوی و علوی آمده امکان پذیر نیست و این روش ها باید جنبه عمل به خود بگیرند و موالیان اهل بیت بیش از هر گروه و مذهب ، سزاوار اقتداء به روشی هستند که با سماحت کامل به آنان توصیه کرده و اصول وحدت بخشی را در طول زندگی پایبند بوده اند. آنان به شیعیان این نکات وحدت بخش را توصیه و می خواسته اند از هر گونه سخن و عملی که ایجاد اختلاف و نزاع و برافروختن جنگ مذهبی می کند پرهیز کنند.
بدون شک این نکات نیازمند تنظیم منشور و تدوین روش کاربردی است که از سوی فرهیختگان انجام گیرد ، این منشور باید در جمع عالمانی از شیعه و سنی انجام گیرد و فرهنگ سازی و نهادینه شود و به صورت فرهنگی با هر حرکتی که در جهت ایجاد اختلاف میان مسلمانان است مبارزه شود.

فهرست منابع :
- ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، ط2، 1385ق.
- ابن اثیر جزری، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارالکتاب العربی، ط2، 1387ق.
- ابن کثیر دمشقی، البدایه و النهایه، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، بی تا.
- ایازی سید محمد علی ، آزادی در قرآن، تهران، موسسه ذکر، چاپ دوم، 1380ش.
- ایازی سید محمد علی، تفسیر قرآن مجید برگرفته از آثار امام خمینی، تهران ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ط1، 1385ش.
- بلاذری، انساب الاشرف، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بی تا.
- حر عاملی، وسائل الشیعه، قم، تحقیق موسسه آل البیت، چاپ دوم، 1414ق.
- سید رضی، نهج البلاغه،تحقیق تصحیح صبحی صالح، ط1، 1387ق، افست، قم موسسه بعثت، 1356ش.
- صدوق ، محمد بن علی بن بابویه، خصال، بیروت ، موسسه الاعلمی ، تحقیق علی اکبر غفاری ، ط ، 1410ق.
- طباطبایی، محمد حسین ، المیزان فی تفسیر القرآن ، بیروت ، موسسه الاعلمی للمطبوعات ، ط2، 1393 ق.
- طوسی ، محمد بن حسن ، الامالی، تحقیق و تصحیح بهراد جعفری، علی اکبر غفاری، تهران دارالکتب الاسلامیه ،ط1، 1380ش.
- فضل الله ، سید محمد حسین، تفسیر من وحی القرآن ، بیروت، دارالملاک ، ط2 ، 1419ق.
- قرطبی ، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، بیروت ، دارالاحیاء التراث العربی،ط1، 1416ق.
- قمی، عباس، سفینه البحار، مشهد، بنیاد پژوهش های آستان قدس رضوی، ط1، 1416ه ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول من الکافی، بیروت، دار الصعب، تحقیق علی اکبر غفاری، ط4، 1401ق.
- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دارالوفاء ، ط2، 1403ق.
- متقی هندی، کنز العمال، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی،1399ق.
- مسلم نیشابوری، الصحیح، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، بی تا.


+ نوشته شـــده در دوشنبه 93 اسفند 25ساعــت ساعت 9:0 صبح تــوسط سعید جندالمهدی | نظر بدهید